Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (1432 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Der Islam ist DIE heilende Medizin. U اسلام دوای شفادهنده این مشکل است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Der Islam ist die heilende Medizin. اسلام دوای شفادهنده است.
Einreibemittel {n} U دوای مالیدنی
Brechmittel {n} U دوای استفراغ
Allheilmittel {n} U دوای هر درد
Entwickler {m} U دوای ظاهر کردن فیلم
Erschwernis {f} U مشکل
Problem {n} U مشکل
Frage {f} U مشکل
fehlerlos <adj.> U بدون مشکل
Wo liegt das Problem? U مشکل کجاست؟
Aufgabe {f} U مشکل [مسیله ]
tadellos <adj.> U بدون مشکل
fehlerfrei <adj.> U بدون مشکل
Fehlerbeschreibung {f} U توضیح مشکل
frei von Fehlern <adj.> U بدون مشکل
makellos <adj.> U بدون مشکل
einwandfrei <adj.> U بدون مشکل
Ein ernsthaftes Problem. U یک مشکل جدی.
Enfant terrible {n} U بازیکن مشکل آفرین
Doppelunglück {n} U بدشانسی [مشکل] از دو طرف
doppeltes Pech U بدشانسی [مشکل] از دو طرف
zweiseitiges Problem U بدشانسی [مشکل] از دو طرف
Seit wann besteht das Problem? U از چه زمانی این مشکل وجود دارد؟
Wo liegt der Haken? U مشکل [ مسئله] [در داستان] کجاست؟ [اصطلاح]
die Kuh vom Eis kriegen <idiom> U موضوعی [با مشکل] را نجات دادن [اصطلاح مجازی]
warten bis sich die Sache von selbst erledigt U صبر کردن تا مشکل خودش مرتب [حل] شود
Damit ist dieses unmittelbare Problem vom Tisch. U بدینوسیله به این مشکل ضروری رسیدگی می شود.
Das bietet sich als Lösung an. U این می تواند یک راه حل واضح [به مشکل] فراهم کند.
Reicht das als Problem? U آیا این کافی است یک مشکل بحساب بیاید؟
Können Sie das bitte nachschauen? U می توانید لطفا یک نگاه بیاندازید [ببینید مشکل کجاست] ؟
Die Regierung muss das Problem der Staatsschulden jetzt einmal angehen. U این دولت باید به مشکل بدهی ملت رسیدگی کند.
Das macht den Bock zum Gärtner. U با این کار او دنبال دردسر میگردد. [مشکل در موضوع ایجاد می کند.]
etwas schwellt Jemanden U چیزی شکم کسی را پر میکند [اصطلاح مشکل وپیچیده درسطح بالا ]
dieses riesige Problem und seine zahlreichen Begleiterscheinungen U این مشکل بزرگ و نتیجه های چند شاخگی منفی بسیاری از آن
alles über den Haufen werfen <idiom> U مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی [اصطلاح مجازی]
Recent search history Forum search
1امکان ندارد واژه وارد کرد
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com